بازگشت به خانه
داستان داستان کودکانه درباره احترام به وسایل شخصی دیگران و اهمیت اجازه گرفتن

داستان کودکانه درباره احترام به وسایل شخصی دیگران و اهمیت اجازه گرفتن

در این داستان کودکانه، امیر پسری کنجکاو است که بدون اجازه به وسایل دوستش آرمین دست می زند و ناخواسته یکی از اسباب بازی های محبوب او را می شکند. آرمین به او اهمیت احترام به وسایل شخصی و ضرورت اجازه گرفتن را یادآوری می کند. این داستان به کودکان یاد می دهد که پیش از دست زدن به وسایل دیگران، باید اجازه بگیرند و احترام بگذارند


در یک دهکده کوچک، کودکی به نام امیر زندگی می کرد که خیلی کنجکاو بود. او عاشق این بود که چیزهای جدید را کشف کند و دوست داشت وسایل دیگران را ببیند. یک روز وقتی به خانه دوستش آرمین رفته بود، وسوسه شد تا اسباب بازی های آرمین را بدون اجازه دست بزند.

امیر از آرمین خواست که به او اجازه بدهد با اسباب بازی هایش بازی کند، اما آرمین گفت: «امیر جان، بهتر است وقتی من نیستم به وسایلم دست نزنی. قول می دهی؟»

امیر با سر تکان دادن قول داد، اما به محض اینکه آرمین به آشپزخانه رفت، نتوانست جلوی خودش را بگیرد. به طرف قفسه ای که اسباب بازی ها روی آن قرار داشت رفت و یکی از اسباب بازی های محبوب آرمین را برداشت. ناگهان اسباب بازی از دست امیر افتاد و شکست. امیر وحشت زده شد و نمی دانست چطور این موضوع را به آرمین بگوید.

وقتی آرمین برگشت و اسباب بازی شکسته را دید، چشمانش پر از اشک شد و گفت: «چرا بدون اجازه به وسایلم دست زدی، امیر؟ این اسباب بازی برای من خیلی ارزشمند بود.»

امیر سرش را پایین انداخت و با ناراحتی گفت: «متاسفم، آرمین. فکر نمی کردم اتفاق بدی بیفتد. من فقط می خواستم امتحانش کنم.»

آرمین نفس عمیقی کشید و گفت: «امیر، وقتی بدون اجازه به وسایل شخصی کسی دست می زنی، به آن ها بی احترامی می کنی. اگر چیزی برای کسی مهم باشد، باید به خواسته اش احترام بگذاری.»

امیر از حرف های آرمین درس بزرگی گرفت و تصمیم گرفت دیگر هرگز بدون اجازه به وسایل دیگران دست نزند. او به آرمین قول داد که دفعه بعد حتماً اجازه خواهد گرفت.

از آن روز به بعد، امیر همیشه قبل از دست زدن به وسایل دیگران از آن ها اجازه می گرفت و یاد گرفت که احترام به دیگران از همه چیز مهم تر است.